-آخرين مراسم عبادي حج پيامبر اسلام را به طور مشروح بيان كنيد؟(0)
-آيا آدم ( ع ) و حوا را خداوند باهم آفريد ازدواج آنها چگونه بود؟(0)
-دين حضرت آدم ( ع ) و حوا ( ع ) چه بود؟(0)
-اينكه گفته مي شود ايمه قبل از حضرت آدم خلق شده اند درست است ؟(0)
-چرا از فرزندان حضرت آدم ( ع ) تنها از هابيل و قابيل در قرآن كريم نام برده شده است ؟(0)
-آيا اگر آدم و حوا از آن شجره ممنوعه نمي خوردند، همواره در بهشت مي ماندند؟
(0)
-چرا در قرآن كريم، خداوند به حضرت آدم و حوا مي گويد به درخت ممنوعه نزديك نشوند؟ آيا تعبير نزديك نشدن حكمتي دارد؟
(0)
-در برخي از احاديث آمده است كه حوا، حضرت آدم((عليه السلام)) را وسوسه كرد تا آدم و حوا به درخت ممنوعه نزديك شدند; در حالي كه در آيات قران آمده كه شيطان آن دو را وسوسه كرد; آيا اين دو مطلب با يكديگر منافات دارد؟
(0)
-درختي كه شيطان آدم را به خوردن آن واداشت، چه درختي بود؟
(0)
-چرا آدم و حوا از خوردن ميوه درخت مخصوص نهي شدند به عبارت ديگر علّت ممانعت چه بود؟
(0)
-آخرين مراسم عبادي حج پيامبر اسلام را به طور مشروح بيان كنيد؟(0)
-آيا آدم ( ع ) و حوا را خداوند باهم آفريد ازدواج آنها چگونه بود؟(0)
-دين حضرت آدم ( ع ) و حوا ( ع ) چه بود؟(0)
-اينكه گفته مي شود ايمه قبل از حضرت آدم خلق شده اند درست است ؟(0)
-چرا از فرزندان حضرت آدم ( ع ) تنها از هابيل و قابيل در قرآن كريم نام برده شده است ؟(0)
-آيا اگر آدم و حوا از آن شجره ممنوعه نمي خوردند، همواره در بهشت مي ماندند؟
(0)
-چرا در قرآن كريم، خداوند به حضرت آدم و حوا مي گويد به درخت ممنوعه نزديك نشوند؟ آيا تعبير نزديك نشدن حكمتي دارد؟
(0)
-در برخي از احاديث آمده است كه حوا، حضرت آدم((عليه السلام)) را وسوسه كرد تا آدم و حوا به درخت ممنوعه نزديك شدند; در حالي كه در آيات قران آمده كه شيطان آن دو را وسوسه كرد; آيا اين دو مطلب با يكديگر منافات دارد؟
(0)
-درختي كه شيطان آدم را به خوردن آن واداشت، چه درختي بود؟
(0)
-چرا آدم و حوا از خوردن ميوه درخت مخصوص نهي شدند به عبارت ديگر علّت ممانعت چه بود؟
(0)

مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.

  کد مطلب:41046 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:19

اصحاب رسّ، چه كساني بودند و نظر مفسران، در اين باره چيست؟

رسّ در لغت به معناي اثر قليل و جزئي است. رس الحديث في نفسي; كمي از گفتار او را به خاطر دارم.(مفردات راغب، ماده رسّ، ص 195.)لكن از قرآن مجيد استفاده ميشود كه رسّ، محلّي است كه قومي به آن نسبت داده شدهاند. در دو آيه از قرآن، از اصحاب رسّ نامي آمده است; اول سورة فرقان آيه 38: وعادًا وثَمودا واَصحـَبَ الرَّسِّ قوم عاد، و ثمود و اصحاب رس همه آنها را هلاك كرديم. دوم سوره ق، آيه 12: واَصحـَبَ الرَّسِّ و ثَمود بين مفسران در اينكه اينها چه قومي بودهاند اختلاف است. در مجمع البيان چند قول نقل شده است: 1. رسّ، نام چاهي بوده كه پيامبر خود را در آن افكندند، بعضي قائلند اينها قومي بودند كه گوسفند فراواني داشتند و در سر آن چاه فرود ميآمدند و بت را عبادت ميكردند، خداوند شعيب را بر آنها مبعوث كرد، او را تكذيب كردند. برخي ديگر قائلند كه پيامبر آنها حنظله بود، او را كشتند، سپس هلاك شدند. نظر عدهاي اين است كه رسّ، نام چاهي است، در انطاكيه كه حبيب نجّار را در آن كشتند، و بعضي معتقدند: اصحاب رسّ، همان اصحاب اخدود هستند. بعضي ميگويند: از بقاياي عاد و ثمود ميباشند: وبِئرٍ مُعَطَّـلَةٍ وقَصرٍ مَشيد كه در آية 45 حج آمده، مربوط به همين قوم است و محل آنها در حَضْر موت است، و ثعلبي اين قول را در عرائس التيجان، معتبر دانستهاند.

عليدر نهج البلاغه ميفرمايد: اَيْنَ اصحاب مدائن الرّس الّذين قتلوا النبيّين كجا هستند اصحاب رسّ كه پيامبران را كشتند و سنتهاي پيامبران مرسل را خاموش كردند، و سنتهاي ستمكاران را زنده نمودند.(نهج البلاغه، خطبه 180.)

در قاموس قرآن آمده است كه مراد از رسّ، رود خانة ارس فعلي است كه در شمال آذربايجان، به طول هشت صد كيلومتر، از كوههاي ارص روم، در تركيه سرچشمه گرفته، پس از عبور از دشت مغان، به رود كورا متصل ميشود و به درياي خزر ميريزد، و قسمت عمده آن در مرز ايران و شوروي است; در قسمتي از كرانههاي اين رود بزرگ، تمدني وجود داشته كه فعلاً از بين رفته است و مراد از مدائن رسّ، در نهج البلاغه، همان تمدن و شهرها است; وي سپس ميفرمايد: محمد عبده، در شرح نهج البلاغه تصريح كرده كه مراد از رسّ، رود ارس فعلي در آذربايجان است.(قاموس قرآن، سيدعلي اكبر قرشي، ج 3، ص 88.)در تفسير الميزان، به نقل از عيون اخبار الرضا، حديثي از امام هشتمنقل شده كه اصحاب رسّ، درخت صنوبر را عبادت ميكردند، و به آن شاه درخت ميگفتند، كه آن را يافت، پسر نوح كاشته بود. آن قوم، داراي دوازده شهر بودند; در كنار نهري كه آن را رسّ ميگفتند، و نام آن شهرها، آبان، آذر، دي، بهمن، اسفندار، فروردين، ارديبهشت، خرداد، مرداد، تير، مهر، شهريور بود و ايرانيان، نام ماههاي خود را، از نام آن شهرها گرفتهاند. در هر شهر دانهاي از صنوبر كاشته، آب چشمه را بر آن جاري كردند; آن قوم، آب چشمه را به خود و چهار پايانشان حرام كردند و هر كه از آن مينوشيد، او را ميكشتند، و معتقد بودند آن چشمة زندگيِ خدايان است و كسي حق ندارد از حيات خدايان كسر كند; اين قوم در هر شهر، براي خود عيدي قرار دادند; و روز عيد كنار صنوبر رفته مراسم قرباني برگزار ميكردند; گوشت قرباني را در آتش ميانداختند، آن گاه به درخت سجده ميكردند و تضرع و ناله مينمودند... . خداوند پيامبري بر آنها مبعوث كرد; و ايمان نياوردند، آن پيامبر دعا كرد و درخت صنوبر خشكيد، مردم اين عمل را خيلي بد داشتند و تصميم به قتل او گرفتند، چاهي حفر كردند و پيامبر را در آن چاه انداخته سر آن را بستند. بعد از اين عمل، خداوند عذابي فرستاد و همه آنها از بين رفتند.(تفسير الميزان، علامه طباطبايي; ج 15، ص 219.)

مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.